طنز در اسارت

رژه :

   افسر عراقی گفت می خواهم به شما قدم و رژه را آموزش بدهم . بچه ها شروع به حرکت کردند و چنان قدم رویی را مقابل افسر عراقی به نمایش گذاشته بودند که بیا و ببین ! بچه ها فضای اردوگاه را پر از گرد و غبار کردند ؛ به طوری که افسر عراقی دهان و بینی خود را گرفته و به کناری پناه برده بود . بچه ها با آهنگی ناموزون ، پا بر زمین می کوبیدند و همگی از این صحنه چنان به خنده افتاده بودند که بیا و ببین ! ولی چه کسی جرأت داشت با صدای بلند بخندد ؟! خلاصه بعد از این که افسر عراقی کاملاً ناامید شد ، دستور داد بچه ها را با کتک روانه اتاق ها کردند . در حالی که خود بچه ها از این حرکت خود رضایت داشتند و حسابی روحیه گرفته بودند . . .



ادامه مطلب

برچسب ها : طنز در اسارت,